اصل جزء اساسی یک سیستم است که بدون آن، سیستم یا شکست میخورد یا ساختمان آن از هم فرو میپاشد. اصول پنجگانه شلیک با تفنگ عبارتند از: نشانهروی، کنترل تنفس، نگهداری و کنترل سالح، کنترل ماشه و عملیات تکمیلی. برای تیراندازان تازهکار، یادگیری درست مهارتهای اساسی، یک پایه قوی ایجاد میکند. بنابراین، بدون این مهارتها، سرعت پیشرفت ورزشکار کند بوده و قادر نخواهد بود که به همه ظرفیتهای خود در ورزش دست پیدا کند.
نشانهروی
با فرآیندهای اساسی نشانهروی شروع میکنیم. رایج ترین نوع سیستم نشانهروی که در تیراندازی با تفنگ استفاده میشود، یک روزنهی دید یا چشمی است که در راستای یک تونل دید در نوک لولهی تفنگ با اندازهی قابل تنظیم یا ثابت، قرار میگیرد. معمولترین شکل روزنهی دید، یک دیافراگم گرد با اندازهای مناسب است که ممکن است یک مگسک هم در مقابل آن قرار گرفته باشد. استفاده از این نوع سیستم، نشانه روی را آسانتر و دقیقتر از زمانی میکند که از یک سیستم دید باز مثل شکاف درجه و مگسک در تپانچه استفاده میشود.
برای شلیک دقیق به یک هدف، لولهی تفنگ باید به سمت مکان صحیح نشانه رفته باشد. برای این کار تیرانداز باید عناصر دید ابتدا و انتهای لولهی تفنگ را باهم تراز کند. این عناصر باید به درستی تنظیم شده و در مرکز دید قرار بگیرند. به عبارت دیگر، تصویری که در معرض دید قرار میگیرد، ترکیبی از عناصر هممرکز منطبق بر خال سیاه یا همان هدف است.
تصویری که مشاهده میکنید یک تصویر ایده آل است زیرا تفنگ مدام در حال حرکت است و بنابراین خال سیاه هنوز کامالً در وسط روزنهی دید و مگسک قرار نگرفته است. نشانهروی، فرآیندی پویا برای تنظیم چشم، روزنهی دید، مگسک و هدف است. روی کاغذ، این روش نشانهروی بسیار ساده و آسان به نظر میرسد. با این حال، زمانی که تیرانداز برای برقراری آن تلاش میکند، ممکن است به خاطر مشکلات ناشی از ویژگیهای خاص چشم و کاربرد آن در طول نشانهروی، با چالشهایی روبهرو شود.
چشم
دستیابی به یک تصویر هدف عالی، بستگی به ظرفیت بصری تیرانداز دارد. دقت و ثبات به طور مستقیم به حدت بینایی و شرایطی که حدت بینایی را تعیین میکنند بستگی دارد. چشم انسان به عنوان یک اندام حسی، به کمک پردازش مغز توانایی تشخیص میلیونها رنگ مختلف، اشکال، اندازه، روشنایی و نسبت ابعاد در محیط را دارا میباشد. در تیراندازی به این حس بیشتر از 5 حس دیگر وابسته هستیم، بنابراین مهم است که آن را به خوبی بشناسیم.
کره چشم یک دستگاه اپتیکی برای متمرکز کردن نور است. بخش جلویی چشم شامل چندین بافت نرم بوده و سطح مقاوم آن شامل قرنیه، زلالیه و عنبیه است که یک دهانه به نام مردمک دارد. یک عدسی بلوری و شفاف هم در پشت مردمک قرار گرفته که نور پس از عبور از آن، غشای نازک حساس به نور یعنی شبکیهی چشم را تحریک میکند. تصویر شکل گرفته بر روی شبکیه، اگرچه کوچکتر و وارونه است اما با واکنش فوتوشیمیایی به عالئم عصبی تبدیل میشود تا آن چه را ما میبینیم توسط مغز پردازش شود.
برای این که دنیا را واضح ببینیم، باید تصویر قرار گرفته روی شبکیه واضح باشد. چشم در حالت عادی )یا در زمان استراحت( در فاصله بی نهایت فوکوس است، بنابراین اشیاء دور واضح و اشیاء نزدیک، محو و ناواضح دیده میشوند. برای واضح دیدن اجسام نزدیک، ماهیچه مژگانی به طور خودکار عدسی چشم را منقبض کرده و قدرت شکست نور را افزایش میدهد تا تصویر شیء نزدیک را با وضوح کامل بر روی شبکیه تشکیل دهد. این قابلیت را تطابق چشم مینامند. سایر اشیاء دور در محدودهی فوکوس چشم نخواهند بود. بدیهی است که چشم نمیتواند بر روی اجسامیکه در فواصل مختلف قرار گرفته اند، به طور همزمان فوکوس کند. از آن جایی که تطابق چشم واکنشی بوده و به سرعت اتفاق میافتد (به خصوص در افراد جوانتر که عدسی چشم آنها منعطفتر است)، این مسئله باعث ایجاد فشار در دستگاه بینایی میشود و باید از آن اجتناب کرد.
همچنین چشم از طریق باز و بسته کردن مردمک توسط عمل واکنشی سایر ماهیچههای نرم عنبیه، به طور خودکار به شدتهای مختلف نور پاسخ میدهد. میزان باز شدن مردمک حداکثر 8 میلیمتر و حداقل 2 یا 3 میلیمتر است. با باال رفتن سن، حداکثر میزان باز شدن مردمک به 6 میلیمتر کاهش مییابد و این باعث میشود که افراد مسن تر دید خوبی را در شب نداشته باشند. واکنش مردمک به افزایش نور سریعتر )در حدود چند ثانیه( است تا به کاهش آن )در حدود چند دقیقه(. بنابراین مهم است که قبل یا در حین تیراندازی، به نور خیلی شدید نگاه نکرده باشید و به همین دلیل است که در حین مسابقات تیراندازی اجازه عکسبرداری با فالش را نمیدهند.
عملکرد مردمک چشم مانند عملکرد دریچه دیافراگم در دوربین است. عمق میدان دید یا فاصلهای که دوربین )یا چشم( در هنگام فوکوس میبیند زمانی بیشتر میشود که اندازه دریچه دیافراگم )یا مردمک( کوچکتر میشود. تیرانداز با استفاده از یک روزنه دید ثابت یا قابل تنظیم، این امکان را پیدا میکند که عمق میدان دید را افزایش داده و در نتیجه تمام عناصر دید را در زمان فوکوس واضح مشاهده کند.
عیوب چشم
نقص هریک از اجزای مختلف چشم باعث میشود تا تصویر تولید شده روی شبکیه کانونی نشده و واضح نباشد. این موضوع حد نهایی کیفیت چشم یا حدت بینایی نام دارد. با این حال حدت بینایی تحت شرایط متفاوت مانند تغییر نور محیط و یا خستگی ثابت نیست و میتواند تغییر کند.
پدیدههای ذاتی دیگری هم وجود دارند که مربوط به ویژگیهای اپتیکی چشم هستند. اولین پدیده کج نمایی یا ابیراهی کروی است و زمانی رخ میدهد که پرتوهای موازی نور از میان عدسی شفاف چشم عبور کرده و به شکلی متفاوت شکسته میشوند و بنابراین روی یک نقطه از شبکیه کانونی نمیشوند. پرتوی نوری که از لبهی مردمک عبور میکند، بیشتر از پرتوی نوری که از مرکز آن عبور میکند شکسته میشود. در این حالت به جای تصویری واضح، دایرههایی از نورهای پراکنده در اطراف تصویر تشکیل میشود. ابیراهی کروی زمانی که مردمک چشم در بیشترین حد خود باز میشود، به اوج میرسد. اگر بتوانیم پرتو بیرونی را با قرار دادن یک مردمک مصنوعی مثل روزنه دید تفنگ از بین ببریم، تصویر واضح میشود.
یک مشکل مرتبط دیگر کج نمایی یا ابیراهی رنگی است. نور مرئی از تمام طیفهای رنگی تشکیل شده است. هنگامیکه نور مرئی از عدسی عبور میکند، در ناحیه طیف آبی و بنفش نسبت به ناحیه طیف نارنجی و قرمز بیشتر شکسته میشود و بنابراین هر رنگ را در نقطه متفاوتی کانونی میکند. این امر باعث میشود که حاشیه یا کنارههای تصویر به خصوص در نواحی درخشان یا تاریک که اختالف ضریب شکست رنگهای مختلف در آنها بیشتر دیده میشود از وضوح کافی برخوردار نباشد. دلیل این اتفاق این است که ضریب شکست عدسیها برای طول موجهای مختلف نور متفاوت است. حذف یا کاهش طول موج کوتاهتر )آبی( با استفاده از یک فیلتر میتواند وضوح بهتری به تصویر ببخشد.
پدیده دیگر زمانی رخ میدهد که نور از روزنه هایی کوچک مثل مردمک چشم یا روزنه دید عبور میکند. در این حالت پرتوهای نور شکسته شده و تصویری را در شبکیه ایجاد میکنند که کانونی نیست و متشکل از حلقههای نورانی و هممرکز است که در مرکز پرنورتر و در اطراف کمنور تر هستند. این پدیده که پراش نور نام دارد، به دلیل طبیعت طول موج نور رخ میدهد. این حلقههای شکست نور فقط وقتی مردمک چشم بسیار کوچک شود قابل رویت هستند و برعکس اگر اندازه مردمک خیلی بزرگ شود، پدیدهی ابیراهی کروی اتفاق میافتد. هنگامیکه نور شدید به چشم تابانده شود منجر به منقبض شدن سریع مردمک چشم شده و در نتیجه پراش نور بیشتر دیده خواهد شد. پراش در یک حالت دیگر هم اتفاق میافتد و آن زمانی است که از یک دیافراگم بسیار کوچک استفاده کنید. اگر با دقت به مرکز روزنه نگاه کنید، یک حلقه رنگ شناور را خواهید دید که شبیه به گرد و غبار یا پرزهای درون هوا است اما در واقع شکلی از پراش نور است.
همچنین نور به هنگام عبور از اجزای مختلف چشم که همگی هم کامالً شفاف نیستند، به شکلهای مختلف پخش میشود. این پخش شدن نور معمولاً به صورت نوری درخشان یا ضعیف دیده میشود که میدان دید را پوشش داده و بیشتر به شکل یک هاله نور در اطراف اشیاء روشن و براقی که در یک پس زمینه تیره قرار گرفتهاند و یا ورود مستقیم نور شدید به چشم مشاهده میشود. پخش شدن نور احتماالً بیشتر در تیراندازی با تپانچه که یک سیستم نشانهروی باز دارد اتفاق میافتد و تیرانداز را در تخمین اندازه اجسام روشن در یک پس زمینه تاریک دچار خطا میکند. در تصویر زیر، عرض نوارهای سیاه و سفید یکسان هستند، اما نوار سفید پهنتر از نوار سیاه به نظر میرسد. شدت این اثر به مقدار نوری که سطح را روشن میکند بستگی دارد. تغییر در روشنایی پس زمینه سفید هدف باعث میشود که چشم با این که اندازه هدف تغییری نکرده اما در تشخیص فاصله بین مگسک و لبه پایین هدف دچار خطا شده و در نتیجه تیرهای شلیک شده، باالتر یا پایینتر از محل مورد انتظار اصابت کنند.
ما چشمی را سالم میدانیم که پرتوهای موازی نور وارد شده از یک جسم دوردست را بدون هیچگونه تالشی برای تطابق، دقیقاً بر روی شبکیه کانونی کند. عیوب انکساری میتوانند این حالت طبیعی چشم را مختل کرده و بر حدت بینایی آن اثر بگذارند که عبارتند از: نزدیک بینی (میوپیا)، دوربینی(هایپروپیا) و آستیگماتیسم.
نزدیک بینی زمانی اتفاق میافتد که پرتوهای موازی نور وقتی وارد چشم میشوند در جلوی شبکیه کانونی شوند. دلیل آن هم این است که یا کره چشم کشیدهتر است یا عدسی چشم ضخیم شده و قدرت انکساری خیلی زیادی دارد. نزدیک بینی به راحتی با لنزهای اصالحی مناسب، اصالح میشود. خیلی از تیراندازان سطح باال دچار نزدیک بینی هستند و از عینک استفاده میکنند اما این مسئله به عملکردشان لطمهای وارد نمیکند.
وضعیت افراد دوربین برعکس افراد نزدیکبین است. کره چشم آنها جمعتر است و یا عدسی چشمشان قدرت انکسار پایینی دارد و موجب میشود که پرتوهای نور وارد شده به چشم در پشت شبکیه کانونی شوند. تیراندازان باالی 40 سال از پیرچشمی رنج میبرند که به علت سختتر شدن عدسی چشم با باال رفتن تدریجی سن است به طوری که ماهیچههای مژگانی به دلیل کافی نبودن انعطاف عدسی نمیتوانند ضخامت آن را به اندازه کافی افزایش دهند و چشم قادر به فوکوس کردن روی اجسام نزدیک نخواهد بود. این شرایط کمیچالش برانگیز است اما با استفاده از لنزهای اصلاحی مناسب میتوان این مشکل را حل کرد.
چشمی که در آن قرنیه و عدسی بلورین، شکل کامال کروی ندارند آستیگمات است. وقتی که پرتوهای نور وارد چشم میشوند، به جای تشکیل فقط یک تصویر کانونی بر روی شبکیه، چندین کانون را در فواصل مختلف از شبکیه چشم ایجاد میکنند. این امر باعث میشود که تصویر تشکیل شده نامفهوم و غیرعادی شود. استفاده از لنز های اصالحی میتواند برای اصالح آستیگمات چشم مورد استفاده قرار گیرند، اما الزم است که هنگام استفاده کاملاً با عینک تیراندازی و چشم هم محور باشند. اگر لنز روی محور درست چشم منطبق نباشد، دید تیرانداز را مختل خواهد کرد.
حتی اگر چشمها و ساختار آنها کامالً طبیعی باشد، الیه اشکی که روی قرنیه را پوشانده است هم میتواند باعث ایجاد تغییرات جزئی در دید شود که البته اغلب گذرا هستند. آب و هوای خشک مقدار الیه های اشکی را که در قسمت های مختلف قرنیه است کاهش داده و میتواند دید واضح را مختل کند. بنابراین الزم است که الیه های اشکی با پلک زدن دوباره بازسازی شوند. هر تیرانداز باید چشم و بینایی خود را با معاینه کامل و منظم کنترل کرده و حتی کوچکترین عیوب را برطرف کند. هنگام طوالنی شدن زمان شلیک، تالش اضافی برای تطابق دید، چشم را خسته و دچار زوال بینایی میکند. همچنین مهم است که در صورت استفاده از یک لنز اصالحی، سطح آن کامالً عمود بر مسیر دید باشد و عالوه بر آن، خط دید درست از مرکز لنز عبور کند چرا که مرکز لنز به دلیل عدم شکست پرتوهای نور دارای دقت بیشتری است. برای یک تیرانداز حرفه ای، داشتن یک فریم عینک مخصوص تیراندازی که بتوان آن را برای نگه داشتن لنز در جهت صحیح تنظیم کرد، ضروری است.
هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید در مورد چشم و نحوه کارکرد آن از جمله دوبینی و نحوه تنظیم و بهینهسازی ابزارهای نشانهروی برای تیراندازی بدانیم. اطالعات بیشتر، در بخش بعدی این مقاله ارائه میشود. پس تا آن زمان روی هدف متمرکز شوید.
آموزش و تمرین تیراندازی shooting10m@
منبع:
Raab, Marcus. (2010, Nov-Dec). Fundamentals of Rifle Shooting. USA Shooting. Colorado Springs, Colorado, United States: The Official Publication of Olympic Shooting Sports.
دیدگاه خود را بنویسید